مقام عرفانی صبر»
تعاریف صبر
درلغت: به معنای حبس است، یعنی نگهداشتن و بازداشتن از چیزی(1) و برخی آن را به شکیبایی و خودداری از شکایت نیز معنا کردهاند.(2)
همچنین صبر از نظر لغوی (با قدری تفاوت) به واژۀ حلم نزدیک است(3)
دراصطللاح (از منظر عرفا) : عرفا، با استناد به آیات و روایات، تعاریف گوناگونی از صبر کردهاند، از جمله؛
نگهداشتن نفس از شکایت به غیر خدا(4)
بازداشتن نفس از مکروهات و مناهی(5)
انتظار گشایش کار از خدا(6)
برخی دیگرصبر را صبر بر صبر» دانستهاند نه انتظار گشایش، یعنی در بلا صابر بودن و بلا را ندیدن و در صبر صابر بودن و صبر را ندیدن.(7)
با توجه به این معانی، دو مؤلفۀ مهم اساس صبر را تشکیل میدهد: حبس نفس و ترک شکایت ؛ اما عرفا غالباً شکایت نزد خدا بردن را منافی صبر ندانستهاند، کما اینکه ابن عربی وعبدالرزاق کاشانی(8)هم صبر را ترک شکایت به غیر خدا دانستهاند.برخی این دو آیه را شاهدی بر این تلقی به شمار آوردهاند :
1- قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾سوره یوسف»
انصاریان: گفت: شکوه اندوه شدید و غم و غصه ام را فقط به خدا می برم و از خدا می دانم آنچه را که شما نمی دانید
خرمشاهی: گفت درد و اندوهم را فقط با خداوند در ميان مىگذارم، و از [عنايت] خداوند چيزى مىدانم كه شما نمىدانيد
فولادوند: گفت من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مى برم و از [عنايت] خدا چيزى مى دانم كه شما نمیدانید
قمشهای: یعقوب گفت: من با خدا غم و درد دل خود گویم و از (لطف بیحساب) خدا چیزی دانم که شما نمیدانید.
مکارم شیرازی: گفت من تنها غم و اندوهم را به خدا ميگويم (و شكايت نزد او ميبرم) و از خدا چيزهائي ميدانم كه شما نميدانيد
2- وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾
انصاریان: و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را ندا داد که مرا آسیب و سختی رسیده و تو مهربان ترین مهربانانی.
خرمشاهی: و ايوب را [ياد كن] كه پروردگارش را به دعا ندا داد كه به من رنج رسيده است و حال آنكه تو مهربانترين مهربانانى
قمشهای: و (یاد کن حال) ایوب را وقتی که پروردگار خود را خواند که مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم مهربانتری
مکارم شیرازی: و ايوب را (به ياد آور) هنگامي كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بدحالي و مشكلات به من روي آورده و تو ارحم الراحميني
دیدگاه غزالی : غزالی در تحلیل خود از مفهوم صبر، ابتدا در بیان تمایز انسان و حیوان ، از دو انگیزه (باعث) به نامهای انگیزۀ دین و انگیزۀ هوی ( عقل و نفس) نام برده که به گفتۀ او همیشه بین آنها، جنگ برپاست و میدان این کارزار نیز قلب است. صبر عبارت است از ثبات انگیزۀ دین در برابر انگیزۀ شهوت . لذا، از نظر غزالی ترک کارهایی که به سوی آنها تمایل داریم ثمرهاش حالتی است که آن را صبر مینامند. وی صبر را ثمرۀ یقین و آن را ذو مراتب دانسته بهطوری که هرچه یقین بیشتر باشد صبر بیشتر است.(9)
جایگاه صبر در مقامات عرفانی
اغلب عرفا صبر را از مقامات دانستهاند. غزالی (19)صبر را مقامی از مقامات دین و مانند سایر مقامات، بر سه رکن معارف ، احوال و اعمال استوار دانستهاست. سراج (20)و عزالدین کاشانی(21) صبر را پس از مقام فقر آوردهاند. مکی (22)صبر را یکی از احوال مقام خوف و سهروردی (23)آن را درون حقیقت توبه دانستهاست. اما عبدالرزاق کاشان(24)ی صبر را جامع مقامات و اخلاق و اعمال و احوال خواندهاست، زیرا تمام اینها از طریق صبر محقق میشوند.
* صبر با پارهای از مقامات عرفانی، مانند شکر و رضا و توکل ، مرتبط است.
قوام صبر
به اعتقاد امام خمینی (ره)، قوام صبر وابسته به دو چیز است: اول اینکه سالک در باطن، از ناملایماتی که بر وی وارد می شود کراهت داشته باشد و دیگر اینکه سالک از هرگونه شکایت خودداری کند . شرح جنود عقل و جهل، ص410 ))
اقسام صبر
در برخی منابع عرفانی اقسامی برای صبر ذکر شدهاست؛
در یک تقسیمبندی، برای صبر دو نوع جسمانی و نفسانی قائل شدهاند.
صبر جسمانی تحمل رنجهای بدنی و بیماری است.
صبر نفسانی خودداری از کارهایی است که نفس به انجام دادن آنها تمایل دارد که براساس نوع عمل ، عفت ، صبر، ضبط نفس ، شجاعت ، حلم ، سعه صدر ، کتمان سرّ و زهد و قناعت نامیده میشوند.
*در آیۀ ۱۷۷ سورۀ بقره (والصّابرینَ فی البَأساءِ والضَّراءِ و حِیَن البَأسِ، بردباران در پریشان حالی و درماندگی و بیماری و در هنگامۀ جنگ) به بخشی از این اقسام اشاره شدهاست
مراتب مقام صبر
عرفا وجوه و مراتبی نیز برای صبر قائل شدهاند. خواجه مراتب صبر را، به ترتیب مقام، چنین دانستهاست: صبر از معصیت ، صبر بر طاعت ، و صبر در بلا (مصیبت) (13) .اما مکی ، از قول قدمای صوفیه ، صبر از معصیت را برتر دانستهاست (14).
دیدگاه امام خمینی(ره) در مراتب و درجات مقام صبر:
برخی همانند امام خمینی(ره) با استناد به حدیثی از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، به این درجات اشاره کردهاند؛
1ـ صبر بر بلیات و مصیبات: در این درجه از صبر، انسان از هرگونه شکوه و گلایه در برابر خلق خودداری می نماید و شکوه و گلایههای خویش را تنها نزد خالق خویش اظهار میکند. به اعتقاد امام برای این نوع صبر سیصد درجه ثواب است.
2ـ صبر در اطاعت: به این معنی است که سالک، در به جا آوردن طاعات و عبادات کوشا است و فریب نفس اماره را نمیخورد. بالاتر مرتبة این نوع صبر، این است که سالک گرفتار عجب و کبر نگردد.(همان، ص 413) صاحب این صبر ششصد درجه ثواب خواهد برد.
3ـ صبر در معصیت: در این مرحله، سالک بر جنود ابلیس غلبه پیدا می نماید و در مقابل شیطان بزرگ، که همان نفس آدمی است پیروز می گردد. به اعتقاد امام، این نوع صبر مشکلتر از مراتب قبلی است. برای این نوع صبر، نهصد درجه ثواب است.(10)
امام(ره) همچنین با توجه به سخن شبلی، برای صبر مراتب و درجات دیگری ذکر میکند و البته آن را مخصوص اهل سلوک و کمّل اولیاء می داند:
1ـ صبرلله: پائین ترین درجه صبر، همین مرتبه است. در این مرحله، سالک سعی میکند با خروج از بیت نفس و بیرون رفتن از انانیت مهاجر الی الله گردد.
2ـ صبر بالله: این درجه از صبر دارای دو مقام است. در مقام اول، سالک پس از گام نهادن در مسیر سلوک درمی یابد که همه حرکات و سکناتش به اراده و خواست خداوند است و وی نقشی در این میان ندارد. سالک در این مرحله، صبرش را نیز بالله می بیند.
مقام دوم مربوط به اهل صحو است. سالک پس از طیّ مراتب و مقامات سلوک و رسیدن به فناء و محو مطلق، به عنایت حق، به خویشتن خویش باز میآید. در اینجا بر اوست که از دیگران دستگیری کند؛ چرا که وجود وی وجودی حقانی گردیده و به قرب نوافل نائل گردیده است.
3ـ صبر علی الله: این مقام بعد از مرتبه اول صبر بالله حاصل میگردد. هنگامی که سالک تمام واردات را از جانب پروردگار دانست و جز او متصرف و منشاء اثری در عالم ندید، صبر او علی الله میشود. او حتی همه بلیات و مصیبات را نیز جلوه های اسماء و صفات می بیند.
4ـ صبر فی الله: این درجه از صبر، مختص اهل حضوری است که به مشاهده و درک اسماء الهی نائل گردیده اند. پس در آن مشاهدات و جلوات هرچه صبر کنند و دل را از استهلاک و اضمحلال نگه دارند، صبر فی الله است.»
5ـ صبر مع الله: در این مرتبه، سالک از مقام اسماء الهی صعود می نماید و موفق به مشاهده ذاتی می گردد. در این مقام سالک هرچه در برابر جلوات ذات صبر کند، صبر مع الله نام می گیرد.
6ـ صبر عن الله: در این مرتبه، که سخت ترین و بالاترین مراتب صبر است، سالک، که از حالت سکر خارج گردیده و به صحو رسیده، باید در فراق محبوب و معشوق خویش صبر نماید.(11)
که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمود: و هَبْنی صبرتُ علی عذابک، فکیفَ أصْبِرُ علی فراقک».(سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ، ص 708)
دیدگاه سهروردی: صبر عن الله خاصترینِ مقام مشاهدهاست و آن وقتی است که حیای بنده و عظمت مقام خدا مانع از شهود حق میشود. لذا، صبر بر این حجاب بسیار سخت است(12)
*عموماً درتفاسیر عرفانی آیۀ ۲۰۰ سورۀ آلعمران (یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا.، ای کسانی که ایمان آوردهاید صبر کنید و دیگران را به صبر فراخوانید و مرزها را نگهبانی کنید) شاهدی بر درجات صبر آورده شدهاست. بر این اساس، به ترتیب، صبر، مصابره و مرابطه از درجات صبر هستند و گفته شده که صبر فروتر از مصابره و مصابره فروتر از مرابطهاست
بروسوی در تفسیر این آیه، از مراتبِ تصبّر ، مصابره و اصطبار نام بردهاست(15) . خواجه عبدالله انصاری اصبروا» را صبر بر بلا، صابروا» را صبر از معصیت و رابطوا» را صبر بر طاعت دانستهاست (16). قشیری از قول برخی عرفا، اصبروا» را صبر نفس بر طاعت، صابروا» را صبر قلب بر بلا، و رابطوا» را شوق روح به اتصال با معبود دانستهاست (17).
مراتب صابر و برترین آنها
عرفا برای صابران مراتبی قائل شدهاند. اکثر عرفا()به متصبّر، صابر و صبّار اشاره کردهاند. تصبّر کمترین درجه از صبر را داراست و متصبّر کسی است که صبر او با تکلف همراه است و خود را در صبر بر زشتیها به رنج میاندازد
برخی گفتهاند که متصبّر در مقام صبر فیالله است؛ گاه بر سختیها صبر میکند و گاه جزع . صابر در مقام صبر فیالله و لله است و اگرچه شکایت نمیکند، چنین انتظاری از او میرود. صبّار کسی است که صبرش فیالله و لله و بالله است. چنین کسی اگر تمام بلایا در او جمع شود، هرگز جزع نمیکند.
بنابراین، مقام صابر بالاتر از متصبّر و مقام صبّار بالاتر از صابر است
* از آداب صبر این است که شخص در همان ابتدای مصیبت و ابتلا صبر پیشه کند و زبان و جوارح او نیز ساکن باشد. البته گریستن مجاز است، هرچند بهتر است جزع و بیتابی نکند. صبر نیکو صبری است که اثر مصیبت در چهرۀ فرد مصیبتدیده ظاهر نشود. از دیگر آداب صبر، استرجاع به هنگام وقوع مصیبت است، یعنی خواندن انّا لله و انّااِلیه راجعون»
دیدگاه مصنف:
در دنیا گاهی مصائب و سختی هایی برای انسان رخ می دهد که تحمل آن خیلی خیلی سخت و دشوار است، به حدی که انسان از خود بی خود می شود و دیگر توجهی به حرکات و سکنات و افعال و اقوال خود ندارد و امکان دارد هر حرکت نامناسبی از او سربزند.مثل از دست دادن عزیزترین شخص یا مبتلا شدن مستمر به بیماری های صعب العلاج و .
همچنین لحظاتی برای انسان پیش می آید که مواجه می شود با فعل یا قولی که به هیچ عنوان نمی تواند انجامش ندهد، چرا که مقتضی آن و تمامی مقدمات هم موجود و مانعی هم در کار نیست جز اینکه این فعل یا قول حرام یا مکروه است که موجب تنزل درجه و مرتبه می شود.
صبری که موجبات ارتقاء آدمی را فراهم می کند و مرتبه و درجاتی انسان را به بالا میبرد ، صبر و تحمل سختی و دشواری در همین مواقع است که مراعات و مراقبت کند ذره ای از مسیر الی الله خارج نشود.
پانویس
1-لسان العرب، ج۷، ص۲۷۵
2-خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۷، ص۱۱۵، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی/ اسماعیل ابن حمّاد الجوهری، الصحاح اللغه، ص۵۷۸،چاپ خلیل مأمون شیحا/ ابوجعفر احمد بن علی بن محمدالمقری بیهقی، تاجالمصادر، ج۱، ص۱۲۳، ج۱، چاپ هدی عالم زاده
3-لسان العرب،ج۷،ص۲۷۵
4- محییالدین ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۲۰۶، بیروت، (بیتا)/ کمالالدین عبدالرزاق کاشانی، شرح منازلالسائرین، ص۱۹۵،چاپ محسن بیدارفر
5-عبدالکریم بن هوازن القشیری، تفسیر القشیری (لطایف الاشارات)،ج۵، ص۲۷۷، چاپ سعید قطیفه/ عزالدین محمود کاشانی، مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه، ج۱، ص۲۶۳، چاپ عفت کرباسی
6- ابوبکر محمد کلابادی، کتاب التعرف، ج۱، ص۹۴، چاپ محمدجواد شریعت/ عبدالقادر بن عبدالله السهروردی، عوارف المعارف، ص۴۹۱،بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳
7- عبدالقادر بن عبدالله السهروردی، عوارف المعارف،ص۴۹۱ ،بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳ / عزالدین محمود کاشانی، مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه، ج۱، ص۳۸۲، چاپ عفت کرباسی
8- کمالالدین عبدالرزاق کاشانی، شرح منازلالسائرین،ص۱۹۵ چاپ محسن بیدارفر
9- ابیحامد محمد ابن محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج۴، ص۲۵۴۸-۲۵۴۹
10- شرح جنود عقل و جهل، ص 413
11- شرح جنود عقل و جهل، ص 420
12- کمالالدین عبدالرزاق کاشانی، شرح منازلالسائرین،ص۱۹۶،چاپ محسن بیدارفر
13- عبدالله انصاری هروی، منازلالسائرین، ص۳۸-۳۹
14- ابیطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۱، ص۱۹۹
15- اسماعیل حقی البروسوی، تفسیر روحالبیان، ج۲،ص۱۵۷،بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵
16- عبدالله انصاری هروی، منازلالسائرین،ص۳۸-۳۹
17- عبدالکریم بن هوازن القشیری، رساله قشیریه
-عبدالقادر بن عبدالله السهروردی، عوارف المعارف،ص۴۹۳
19- ابیحامد محمد ابن محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج۴، ص۲۵۴۷
20- ابینصر عبدالله ابن علی سرّاج طوسی، اللمع فی التصوف، ج۱، ص۴۹
21- عزالدین محمود کاشانی، مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه، ج۱، ص۲۶۳
22- ابیطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۱، ص۲۰۰
23- عبدالقادر بن عبدالله السهروردی، عوارف المعارف،ص۴۸۰،
24- کمالالدین عبدالرزاق کاشانی، لطایف الاعلام فی اشارات اهل الالهام،ص۳۵۲
صبر ,مقام ,، ,خدا ,سالک ,الله ,است که ,صبر را ,در این ,صبر بر ,را به ,کمالالدین عبدالرزاق کاشانی، ,عبدالله السهروردی، عوارف ,محمود کاشانی، مصباحالهدایه ,عزالدین محمود کاشانی،
درباره این سایت